زنیت | |||
امشب باز...
باز یادت کردم
امروزم را ...سیه کردم
گنه کردم...اگر تقصیر ...بد کردم
....
سفره ی دلم را باز هم امروز بروی سنگ قبر خاطراتت باز کردم
همه گل های خشک و پرپر و هر هرزه ی روئیده اش را کندمو
به جایش.. رویاندم از نو، گل های تازه ی شب بو و ارکیده
مباد آن شب که عطر شب رووُم آرام گیرد در بستر قبرت به زیر خاک
مباد آن صبح که ارکیده نگردد باز.. بخوابد باز در آغوش مرگ و تنهایی
بخواب آرام، ای پاکیزه در یادم..بخواب شاید که من، آرام گیرم باز
باشد، که من آرام گیرم باز
باشد، که من آرام گیرم باز
باشد، که من آرام گیرم باز
باشد، که من آرام گیرم باز
بخواب آرام، شاید که من آرام گیرم باز
از آن ترسم که روزی بر سر بالینِ خاطراتِ تو، به جای شب بو و ارکیده، نهالِ سیب بککارم.
فرح
12/2/86
94486:کل بازدید |
|
75:بازدید امروز |
|
7:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
فرحناز
I LOVE music. It makes me fresh ang afresh, and new and new. I love playing guitar n I love swimming,skating, walking, basketbal,bicycle riding,....n NE thing with speed can be an enthusiast ,in my opinion;)l. I can love more :d ie. purfume can be the smell of life, 4 me;) | |
لوگوی خودم
| |
لوگوی دوستان | |
| |
لینک دوستان | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
زنیت[20] . | |
بایگانی | |
مقدمه آرشیو 2 دلتنگی های همیشگی خاطره | |
اشتراک | |